امروز : جمعه, ۱۰ حمل , ۱۴۰۳ - 20 رمضان 1445
- افزایش قیمت مواد غذایی در پاکستان
- صدها پناهجوی افغانستانی در مسیر مهاجرت به کشورهای دیگر جان باختند
- پاکستانی با متهم کردن افغانستان ناکامیهای خود را توجیه میکنند
- رونق بازار تسبیحسازی در هرات
- توافقات جدید اقتصادی و بازرگانی طالبان با پاکستان
- چگونه تبدیل شدن تاجیکستان به صادرکننده تروریست
- بازداشت یک مولوی به اتهام ارتباط با داعش از سوی طالبان در ولایت کنر
- کاردار سفارت پاکستان اعلام کرد سفر هیئت کشورش به کابل موفق بود و توافقاتی به دست آمد
- بسیرو دیومای فایه: ده روز پس از آزادی از زندان رئیس جمهور سنگال شد
- مایکل مککال: دولت بایدن باید برای آزادی رایان کوربت اقدام فوری انجام دهد
سیستم امنیتی اروپا شدیدا تخریب شده است، چرا و چگونه؟
ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه در مراسم هشتادومین سالگرد جنگ تاریخی روسیه و آلمان سخنرانی کرد و او در این سخنرانی به جانفشانیهای نیروهای شوروی علیه تهاجم آلمان سابق اشاره نمود.
این متن، بیانیهای رییسجمهوری روسیه است که در مراسم تجلیل از هشتادومین جنگ تاریخی روسیه و آلمان ایراد گردیده و توسط آژانس خبری صدای پامیر به فارسی برگردان شده است.
متن بیانیهای پوتین
درست ۸۰ سال پیش از امروز، نازیها ضمن اشغال تمام اروپا در عمل، در ۲۲ ماه جون سال ۱۹۴۱ میلادی بالای اتحاد شوروی حملهور شدند. جنگ کبیر میهنی برای مردم اتحاد شوروی آغاز گردید، یعنی خونبارترین جنگ در تاریخ کشور ما که ده ها میلیون انسان جانهای خود را از دست دادند، خسارات هنگفتی به ظرفیتهای اقتصادی و ثروتهای فرهنگی اتحاد شوروی وارد گردید.
شجاعت و سرسختی قهرمانان ارتش سرخ و سربازان در عقب جبهه مایه افتخار ماست. آنها نه تنها از استقلال و عزت وطن خود دفاع کردند، بلکه اروپا و جهان را از شر بردگی نجات دادند.هر کسیکه اکنون در صدد دوبارهنویسی صفحات گذشته میباشد، بداند که حقیقت عبارت از آن است که سرباز شوروی نه بهخاطر انتقامگیری از نازیها به سر زمین آلمان رفته بود، بلکه با یک ماموریت نجیبانه و بزرگ برای آزادی. یاد آن قهرمانان برای ما مقدس است که در برابر نازیها مبارزه کردهاند. ما ضمن سپاسگزاری از خاطرات متحدین خود در ائتلاف ضد هتلری، شرکت کنندگان مقاومت و آلمانیهای ضد فاشیستی یادآوری مینماییم که پیروزی مشترک را نزدیک ساخته بودند.
مردمان اروپا با تحمل وحشیگریهای جنگ جهانی، بههر حال توانستند به بیاتفاقی(بیگانگی) فایق آمده، اعتماد و احترام متقابل را بین خود اعاده کرده و خط مشی همگرایی را اختیار نمایند تا که خط و رسم نهایی را برای تراژیدیهای اروپایی نیمه اول قرن گذشته بکشند. میخواهم و بهویژه تاکید نمایم که مصالحهی تاریخی بین مردم مان و آلمانیهای ساکن هم در شرق و هم در غرب آلمان متحد امروزی، نقش قابل ملاحظه را در برقراری چنین اروپا بازی نمودهاند. همچنان آن موضوع را بهیاد میآورم که همانا تاجران آلمانی بودند که به پیشقدمان همکاری با کشور ما تبدیل گردیده بودند. سند «معامله قرن» در مورد اکمالات دراز مدت گاز طبیعی به اروپا در سال ۱۹۷۰ میلادی بین اتحاد شوروی و آلمان عقد گردیده بود. این سند وابستگی متقابل سازنده را تهدابگذاری کرده و بهعنوان آغازگر بسیاری از پروژههای بزرگ بعدی پنداشته میشود، از جمله احداث خط لوله انتقال گاز «جریان شمال.»
ما امیدوار بودیم که پایان جنگ سرد یک پیروزی مشترک برای اروپا خواهد بود. بهنظر میرسید که عنقریب رویای «شارلی دی گول» پیرامون یک قاره واحد حتا
نه جغرافیایی «از اتلانتیک تا اورال»، بلکه به یک واقعیت فرهنگی و تمدنی – از لیسبون تا ولادیوستوک به واقعیت تبدیل میگردید.
بهخصوص در همین منطق یعنی در منطق آبادی یک اروپای بزرگ که با ارزشها و منافع مشترک باهم گره خورده است – روسیه تلاش نمود تا مناسبات خود را با اروپاییها توسعه بخشد. هم ما و هم اتحادیه اروپا کارهای زیادی را در این راستا انجام دادهایم. ولی یک برخورد دیگر بر آن چیره شد؛ توسعه ائتلاف اتلانتیک شمالی (ناتو) اساس این برخورد را تشکیل میدهد. خود این ائتلاف ، یادگار جنگ سرد را از خود جلوه میدهد؛ زیرا این پیمان برای رویارویی زمانهای مختلف در آن دوران نیز ایجاد گردیده بود.
همانا تحرکات پیمان به طرف شرق در واقع از آن آغاز گردید که رهبری اتحاد شوروی را برای پذیرفتن عضویت آلمان متحد به ناتو عملاً ترغیب کردند و بهدلیل اساسی برای رشد سرسامآور عدم اعتماد متقابل در اروپا تبدیل گردید. وعدههای داده شده به کلمات را مبنی بر اینکه «این بر علیه شما نیست» که «سرحدات پیمان به نزدیکی شما کشانده نخواهد شد» یعنی اینکه عجله کردند، زود فراموش نمایند؛ اما سابقه ایجاد گردیده بود.
از سال ۱۹۹۹ میلادی به این طرف، پنج موج دیگر توسعه ناتو به ملاحظه میرسد. ۱۴ کشور جدید عضویت پیمان را کسب کردهاند، بهشمول جمهوریهای اتحاد شوروی سابق که آرزوهای موجودیت یک قاره بدون سرحد را بهخاک سپرده است. در مورد چی، راستی، در اواسط سالهای ۸۰ میلادی یکی از رهبران حزب سوسیال دموکراتیک آلمان – اگون بار – هشدار داده بود. این رهبر، بازسازی کامل کلیه سیستم امنیتی اروپا را پس از اتحاد آلمان پیشنهاد کرده بوده، در ضمن هم با اشتراک اتحاد شوروی و هم ایالات متحده امریکا. لیکن هیچکس نه در اتحاد شوروی و نه در ایالات متحده امریکا و نه در اروپا، نخواستند به حرفهای اگونبار گوش بدهند.
علاوه بر آن، بسیاری از کشور ها با یک انتخاب تصنعی مواجه گردیدند یعنی اینکه یا همراه با غرب مشترک باشید و یا با روسیه. این در واقع یک اولتیماتوم بود. این چنین سیاست خشونتبار باعث بروز کدام پیامدها گردیده است که ما به نمونهی تراژیدی اوکراین در سال ۲۰۱۴ میلادی میبینیم. اروپا از کودتای مسلحانه برخلاف قانون اساسی در اوکراین فعالانه حمایت کرد. همهچیز از همینجا آغاز شد. چرا این کار باید صورت میگرفت؟ یانوکوویچ، رییسجمهور برحال در آنزمان با تمامی خواستهای مخالفین موافقت کرده بود. چرا ایالات متحده امریکا کودتا را سازماندهی کرد و چرا کشور های اروپا با تحریک شکاف در خود اوکراین و همچنان تحریک موضوع بیرون شدن کریمیا از ترکیب این کشور یعنی با یک اراده ضعیف از کودتا در اوکراین حمایت کردند؟
حالا کلیه سیستم امنیتی اروپا شدیداً تخریب شده است. تشنج روبه افزایش است، خطرات مسابقات جدید تسلیحاتی به واقعیت تبدیل میشوند. فرصتهای بزرگی را از دست میدهیم که برای ما شانس همکاری را میدهند، بهخصوص که این همکاری همینطور بسیار مهم است، آنهم زمانیکه چالشهای مشترک در برابر همه ما قرار دارند، یعنی پاندمی و پیامدهای سنگین اجتماعی – اقتصادی آن.
چرا اینگونه جریان دارد؟ و مهمتر از همه، ما یکجا متعهد به کدام نتیجهگیریها میباشیم؟ کدام درسهای از تاریخ را بهیاد بیاوریم؟ فکر میکنم که مقدم بر همه، در آن موردی که تمام تاریخ پس از جنگ اروپای بزرگ بر این موارد مهر تایید میگذارد: شکوفایی و امنیت قاره مشترک ما صرف با مساعی مشترک همه کشورها، بهشمول روسیه ممکن میباشد، چرا که روسیه یکی از بزرگترین دولتهای اروپایی میباشد و ما ارتباط جداناپذیر فرهنگی و تاریخی خود با اروپا را احساس میکنیم.
ما برای همکاریهای مشترک صادقانه و خلاق باز میباشیم. این مورد را مفکوره ما برای ایجاد فضای واحد همکاریها و امنیت از بحیرهی اتلانتیک تا اوقیانوس آرام ثابت میسازد. این فضا فارمتهای مختلف همگرایی را شامل خود خواهد ساخت، از جمله اتحادیه اروپا و اتحادیه اقتصادی اروپا- آسیا.
باز هم تکرار میکنم: روسیه طرفدار احیای مجدد مشارکت همهجانبه با اروپا میباشد، ما موضوعات زیادی داریم که حافظ منافع متقابل ما میباشند. این موارد عبارت از امنیت و ثبات استراتژیک، حفظ صحت و تعلیم و تربیه، دیجیتالسازی، انرژی، فرهنگ، علوم و تکنالوژی، حل مشکلات اقلیمی و اکولوژی میباشند.
جهان بهصورت پویا در حال توسعه بوده و با چالشها و تهدیدات جدیدی مواجه میباشد و به سادگی نمیتوانیم بهخود اجازه بدهیم تا بار سوء تفاهمها، آزردگیها، اختلافات و اشتباهات گذشته را بهدوش خود بکشیم. باریکه به ما اجازه نخواهد داد تا روی حل مسایل مبرم تمرکز نماییم. معتقدیم که برای همهی ما لازم است تا به این اشتباهات اذعان کرده و به اصلاح آنها بپردازیم. تأمین امنیت قارهیی بدون سرحد، فضای واحد برای همکاریها با برابری حقوق و انکشاف سراسری بهنام شکوفایی اروپا و جهان در مجموع هدف مشترک و بدون چون و چرای ما را تشکیل میدهند.
آژانس خبری صدای پامیر- بینالملل
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا دروغ باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.