اسلام بهعنوان کاملترن آیین الهی جامعترین احکام و برنامهها را برای هدایت انسان آورده است.
اسلام همانطوری که حق و حقوق و جایگاه انسانی برای مردان قائل است برای زنان نیز قائل شده است. اسلام زن و مرد را رقیب هم نمیداند؛ بلکه آنها را رفیق هم و مکمل هم میداند.
مرد بدون زن ناقص است و زن بدون مرد ناتمام. چرخ حیات بدون یکی از این دو نمی چرخد و نسل بشر منقرض خواهد شد.
حضرت استاد علامه آیت الله العظمی جوادی آملی فرمودهاند: «این که زن در قرآن از چه جایگاه عظیمی برخوردار است، مبنی بر این است که: انسان در قرآن چه جایگاهی دارد. چون قرآن کریم هرگز برای هدایت «مرد» نیامده است، بلکه برای هدایت «انسان» آمده است، لذا وقتی هدف رسالت را تشریح میکند، و غرض نزول وحی را بازگو مینماید، میفرماید: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ» (بقره / ۱۸۵). ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل شده است که مردم را هدایتگر باشد. کلمه ناس که بهعنوان «هدایت انسان» در قرآن مطرح است، صنف مخصوص یا گروه خاصی را در نظر ندارد؛ بلکه شامل زن و مرد به طور یکسان میشود»؛ اضافه برآیه مذکور آیات متعدد دیگری هم در کلام وحی وجود دارد که عبارت «ناس» و «انسان» را به کار برده اند.
بنابراین قرآن کریم درس هدایت و نسخه شفابخش برای ناس و انسان است نه برای مردان یا زنان. ایشان می فرماید: «قرآن، برای تعلیم و تزکیه جان و روح آدمی است و روح از آنجهت که موجود مجرد است: نه مذکر است، نه مؤنث. پس در قرآن سخن از تزکیه روح است نه سخن از زن و مرد تا گفته شود، این دو همتا و مساوی هم هستند. تفکر غربی، میگوید: انسان دو نوع یا دو صنف است: زن و مرد، ولی این دو در مسائل تعلیمی و تربیتی مساوی هم هستند، یعنی زن همسان مرد، و مرد همتای زن است.
چون در تفکر الحادی حقیقت انسان همین بدن است و این بدن، به دو شکل ساخته شده است؛ ولی هر دو شکل مساوی هستند، اما در مکتب الهی تمام حقیقت انسان روح اوست گرچه بدن هم لازم و ضروری است» همانند پوست گردو که هدف اصلی نیست و ارزش گردو هم به آن بستگی ندارد بلکه ارزش گردو به مغزی است که در درون آن پوست تعبیه شده است. هرچند برای رشد و رسیدن مغز پوست نیز لازم و ضروری است.
بر این اساس، در اسلام انسانیت انسان به روح و جان او است که در این مقام مذکر و مؤنث بودن معنا و جایگاهی ندارد. مؤنث و مذکردن بودن مربوط به جنبه مادی و ظاهری یعنی جسم انسان است که ملاک برتری انسان به جسم و ساحت مادی او نیست بلکه به تقوی و جنبه معنوی است که نه مرد است و نه زن. بنابراین اسلام از نظر شرافت و حیثیت انسانی تفاوتی بین زن و مرد قائل نیست.
بر خلاف مکاتب غربی که زن را موجود پستتر از مرد میدانند. این نگاه بلند و انسانی اسلام را هیچ دین و آیینی برای زن تاهنوز قائل نشده است. زن در غرب امروزی ابزار و سیلهی خوش گذاری برای مردان هوس باز بیش نیست. نه شرافتی دارد و نه هم کرامت انسانی. اما در اسلام زن گل سرسبد عالم خلقت دانسته شده و به عنوان الگو نمونه نه تنها برای زنان بلکه برای مردان معرفی شده است. (تحریم /۱۱).
با عنایت به روشنشدن جایگاه انسانی زن از نظر اسلام و آموزههای و حیانی که در اصل انسانیت و کرامت انسانی هیچگونه تفاوتی بین مرد و زن وجود نداشت، اینک نکته قابلتوجه، مسئله حقوق زن و مرد از نظر اسلام است که شهید مطهری فرموده است: اسلام در مورد حقوق خانوادگى زن و مرد فلسفۀ خاصى دارد كه با آنچه در چهارده قرن پيش مىگذشته و با آنچه در جهان امروز مىگذرد مغايرت دارد. اسلام براى زن و مرد در همۀ موارد يك نوع حقوق و يك نوع وظيفه و يك نوع مجازات قائل نشده است؛ پارهاى از حقوق و تكاليف و مجازاتها را براى مرد مناسبتر دانسته و پارهاى از آنها را براى زن، و در نتيجه در مواردى براى زن و مرد وضع مشابه و در موارد ديگر وضع نامشابهى در نظر گرفته است. (مطهری مرتضی. نظام حقوق زن در اسلام. صدرا، ۱۴۰۲، ص ۱۱۵).
برای فهم دقیق و بهتر و تفکیک حقوق زن و مرد از حق تعلیم و تعلم گرفته تا حق ازدواج و آزادی و بقیه حقوق انسانی لازم است هرکدام از این حقوق در مورد زن جداگانه و به صورت مستند و موشکافانه بر رسی شود تا هریک از زنان و مردان و افراد جامعه جایگاه انسانی و حقوق خدا دادی زن و مرد را فهم نمایند.
انتظار هم این است که سطح سواد و فرهنگ جامعه و شناخت آنها نسبت به معارف اسلام و قرآن و نسبت به حق و حقوق خدا دادی خویش بالا برود و به آنها معرفت پیدانمایند.
نویسنده: سجادی