نگرانی ها درباره زد و بندهای پنهانی کشورهای منطقه و فرامنطقه با رژيم طالبان، واقعی است و هر روز که به نشست سرنوشت ساز دوحه نزدیک می شویم، این نگرانی ها قوت می گیرد؛ زیرا بربنیاد جریان رویدادها طالبان در کانون این زد و بندها قرار دارند و مردم و نیروهای سیاسی و قومی و مذهبی و مدنی کشور، روز به روز به حاشیه رانده شده، نادیده گرفته می شوند.
مغفورالله شهاب؛ فرزند شهابالدین دلار، وزیر معادن طالبان که دو ماه پیش به عنوان دبیر اول (سکرتر اول) معرفی شده بود، روز جمعه سرپرست سفارت افغانستان در تاشکند شد.
اخیرا وزارت خارجه طالبان دو دیپلمات جدید به این سفارت معرفی کرده است. فرستاده دیگر طالبان نیز به زودی وارد تاشکند خواهد شد.
هفته گذشته، عبدالسلام عزیزوف؛ رئیس استخبارات و سرحدات ازبکستان در کابل با مقامهای ارشد طالبان دیدار کرد.
هفته گذشته، بلال کریمی؛ سفیر طالبان استوارنامه خود را به شی جین پینگ؛ رهبر چین تقدیم کرد، او اولین فرستاده طالبان است که به عنوان سفیر پذیرفته شده است.
هفته گذشته حکومت طالبان میزبان نمایندگان ویژه کشورهای منطقه در امور افغانستان در کابل بود که در آن طالبان خواهان به رسمیت شناخته شدن از سوی کشورهای همسایه و منطقه شد.
اگرچه سفیر طالبان در چین یک روز قبل از برگزاری نشست ابتکار همکاری منطقه ای در کابل، استوارنامه خود را تقدیم رییس جمهوری آن کشور کرد؛ اما در پی برگزاری نشست یادشده، تحرکات و تحولات پیرامون گسترش تعامل با رژيم طالبان از سوی کشورهای منطقه به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده است.
بلافاصله پس از آن نشست بود که عبدالسلام عزیزوف؛ رییس استخبارات و سرحدات ازبکستان به کابل سفر کرد و با مقام های ارشد رژيم طالبان از جمله ملا یعقوب؛ پسر ملا عمر و وزیر دفاع این رژيم دیدار داشت.
اگرچه به رسانه ها گفته شد که این گفتگوها بر همکاری های مرزی متمرکز بوده؛ اما پذیرش سفیر طالبان در تاشکند نشان می دهد که در پشت پرده، مسایل مهم تری مطرح شده و احتمالا ازبکستان هم در مسیر چین برای شناسایی گام به گام رژيم طالبان قرار گرفته است.
همزمان از امریکا هم خبر می رسد که واشنگتن، فرایند افتتاح کنسولگری خود در کابل را آغاز کرده است؛ اگرچه سفارت امریکا برای افغانستان که از دوحه کار می کند، این گزارش ها را تکذیب کرده است.
با این همه، تنها دو هفته مانده به برگزاری نشست مهم سازمان ملل درباره افغانستان در دوحه قطر، این تحولات فارغ از اینکه با چه نیتی صورت می گیرد و اهداف هریک از کشورهای یادشده در این زمینه تا چه اندازه، متعارض، متفاوت یا مشابه هستند، واقعیت این است که جریان رویدادها در مجموع به نفع طالبان است.
به بیان روشن تر، ناظران طالبان در کابل، با شور و هیجان شدید، تحولات اخیر را دنبال می کنند و برخی رسانه های نزدیک به طالبان حتی این اقدامات را مقدمه شناسایی رسمی این رژيم ارزیابی کرده اند.
در جبهه مخالف طالبان یعنی مردم و جریان های سیاسی و قومی نیز به همان اندازه، نگرانی ها درباره تعامل بی پروای جهان با رژيم طالبان به سرعت در حال گسترش است.
پذیرش سفیر طالبان در چین با واکنش صریح و سریع جبهه مقاومت، شورای مقاومت و دیگر جریان های سیاسی و نظامی ضد طالبان رو به رو شد و این تشکل ها نسبت به پیامدهای این رویکرد، هشدار دادند.
چین اما اگرچه همچنان بر لزوم تشکیل دولت فراگیر تاکید می کند؛ ولی در عین حال، فرستاده ویژه خود را راهی کشورهای منطقه کرده تا رویکرد سازشکارانه پکن در قبال رژيم طالبان را توجیه و تبلیغ کند و پیش از برگزاری نشست سازمان ملل در دوحه، شرکای سیاسی خود در پیرامون افغانستان را بر محور این رویکرد، متحد سازد.
این اقدام احتمالا به درخواست طالبان صورت می گیرد و در متن و حاشیه نشست ابتکار همکاری منطقه ای در کابل که به میزبانی طالبان برگزار شد نیز این درخواست مکررا از سوی طالبان مطرح گردید.
بنابراین، نگرانی ها درباره زد و بندهای پنهانی کشورهای منطقه و فرامنطقه با رژيم طالبان، واقعی است و هر روز که به نشست سرنوشت ساز دوحه نزدیک می شویم، این نگرانی ها قوت می گیرد؛ زیرا بربنیاد جریان رویدادها طالبان در کانون این زد و بندها قرار دارند و مردم و نیروهای سیاسی و قومی و مذهبی و مدنی کشور، روز به روز به حاشیه رانده شده، نادیده گرفته می شوند و طرد و منزوی می گردند.
اکنون نگاه نگران مردم و سازمان های مخالف طالبان بیش از همیشه با این پرسش آزاردهنده رو به رو هستند که دیروز چین، فردا ازبکستان، فردا کجا؟ آیا این معاملات یکجانبه با سرنوشت و حقوق مشروع و مسلم مردم افغانستان که تنها هدف آن تامین منافع کشورهای دور و نزدیک در یک ماراتن زشت و زیانبار است، تا شناسایی و تحمیل کامل این رژیم بدنام، سرکوبگر، حامی تروریزم، مردم ستیز و ضد آزادی ادامه پیدا می کند؟
آژانس خبری پامیر
لینک کوتاه : https://pamiragency.com/?p=52441