Tuesday, 19 March , 2024
امروز : سه شنبه, ۲۹ حوت , ۱۴۰۲ - 10 رمضان 1445
شناسه خبر : 25882
  پرینتخانه » گزارش تاریخ انتشار : 27 سپتامبر 2020 - 8:21 |

نقش محوری پوتین و چشم انداز ثبات منطقه ای

نقش محوری  پوتین و چشم انداز ثبات منطقه ای

ولادمیر پوتین رییس جمهور روسیه بیش از هشت سال پیش درپاسخ به آنکه ممکن است، نقش رهبری روسیه را به یک شخص دیگر واگذار کند؟ پاسخ داد، روسیه هنوز برای تغییر رهبری آماده نشده است. از آن زمان تاکنون هشت سال از رهبری آقای پوتین بر وسیع ترین کشور جهان میگذرد و درمجموع ۲۰ سال است که وی بر روسیه حکم میراند. ولادمیر پوتین که هم اکنون هفتمین دهه زندگی اش راپشت سر میگذارد در این مدت به پرنفوذ ترین چهره در روسیه تبدیل شده است. او قدرت مطلق دولتی را دراختیار دارد ومنابع اقتصادی این کشور را کنترول میکند، با این حال ازمحبوبیت قابل ملاحظه دربین شهروندان عادی روسیه برخوردار است، نظرسنجی های که درسال های اخیر انجام شده درصدی محبوبیت آقای پوتین را بیش از۷۰ فیصد بین شهروندان عادی روسیه نشان میدهد. این محبوبیت از نقشی ناشی میشود که ولادمیر پوتین درجریان ۲۰ سال گذشته درسمت های ریاست جمهوری ونخست وزیری در روسیه ایفا کرده است.

بیش از ۲۰ سال پیش در نهم آگوست ۱۹۹۹ وقتی پوتین نقش ریاست جمهوری را در روسیه به عهده گرفت، این کشور بدترین وضع اقتصادی را تجربه میکرد. پوتین در دهه اول حکومتش بر بازسازی اقتصاد ورشکسته روسیه ورشد سطح رفاه اجتماعی دراین کشور متمرکز شد. او درظرف کمابیش ده سال توانست اقتصاد روسیه را در یک سطح نسبتا قابل قبول بازسازی کند ومعیارهای رفاه اجتماعی را بهبود ببخشد.

دولت پوتین دراین مدت از دید سیاست خارجی رویکرد آشتی با غرب را به پیش گرفت وبرای کاهش تنش وافزایش روابط اقتصادی با غرب مخصوصا اتحادیه اروپا اقداماتی را روی دست گرفت. بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ رهبران غربی گمان میبرند، روسیه روز به روز به غرب نزدیک تر میشود. این موضوع برای استراتیژیست های جهان اول که می دیدند بقایای بزرگترین رقیب ایدولوژیک لیبرال دموکرسی ازکمونیزم و اتحاد کارگران جهان برای محو کاپیتالیزم دست برداشته ودراشاعه‌ی دستکم تجارت آزاد باغرب همنوایی میکند خوشایند به نظر میرسید. اما این رویکرد دولت پوتین که تاکتیکی میتوان عنوانش کرد، پایدار نبود. به تدریج روابط روسیه با غرب به سردی گرایید، تنش های بین دوجانب افزایش یافت ودرسال ۲۰۱۴ این روابط با پایین ترین سطح خود سقوط کرد.

ولادمیر پوتین رهبر مقتدر روسیه پس از ختم اولین دهه حکومتش یک سلسله اقدامات بلند پروازانه را در اروپای شرقی و خاور میانه روی دست گرفت که از یک سو روابط روسیه را با قدرت های غربی دچار تنش کرد واز سوی دیگر پای مسکو تحت رهبری پوتین را در تنش های جهانی باز کرد. پوتین درسال ۲۰۱۴ دریک اقدام بی سابقه شبه جزیره کریمیه که بخشی ازخاک اوکراین بود را به خاک روسیه ضمیمه کرد، این اقدام که از بازسازی اقتدار روسیه که در بیش از یک دهه تکامل یافته بود حکایت داشت، قدرت های غربی را در اروپای شرقی تحقیر کرد وتاثیر قابل ملاحظه دربازتعریف جایگاه نوین روسیه درمناسبات بین المللی برجای گذاشت. پس از آن، مسکو با حمایت گسترده از دولت بشار اسد در سوریه در برابر گروه های تروریستی ونیروهای نیابتی غرب، عاملا راه تنش با قدرت های غربی به ویژه امریکا را به پیش گرفته و قلمرو نفوذش را در منطقه بیش از پیش افزایش داد. این اقدامات با عث شد گمانه زنی از آغاز دوباره یک جنگ سرد نوین بین امریکا وروسیه درمحافل سیاسی غرب و خاورمیانه اوج بگیرد.

اقتصاد روسیهامروزه روسیه ثبات کامل سیاسی، اقتصاد روبه رشد و سیر صعودی در نفوذ منطقه ای را تجربه میکند و این دستاوردهای مسکو به نقش رهبری ولادمیر پوتین رییس جمهور با اقتدار این کشور ربط مستقیم دارد. ثبات داخلی واشاعه ثبات وامنیت به منطقه محور اصلی سیاست رییس جمهور پوتین را درجریان بیست سال گذشته شکل میدهد. مسکو با اتخاذ این سیاست توانسته تاحدودی برچالش های داخلی غلبه کند و برای تحکیم ثبات منطقه ای موثر واقع شود.

صحبت مشهور رییس جمهور پوتین در مورد آنکه روسیه هنوز برای تغییر رهبری آماده نشده است از اهمیت جدی ثبات در رویکرد سیاسی آقای پوتین حکایت دارد، وی که پیامدهای ناگوار بی ثباتی سیاسی را دراقمار شوروی سابق ازجمله آلمان شرقی همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تجربه کرده است میداند که درنبود ثبات، امکان پیشرفت اقتصادی وبهبود سطح رفاه اجتماعی وجود ندارد. از این رو آقای پوتین درسیاست داخلی تقویت روز افزون ثبات سیاسی و اجتماعی را محور استراتیژی خود درنظر گرفته ودر مناسبات منطقه ای و جهانی نیز با تکیه بر این اصل درسال های اخیر وارد تعامل با کشورهای منطقه شده است. مسکو درکشمکش های خاورمیانه اکثرا جانب دولت ها را گرفته وازنظم های دولتی حمایت کرده است. اتخاذ این سیاست از سوی مسکو این کشور را به مهمترین حامی ثبات سیاسی درمنطقه تبدیل کرده است. هم اکنون مسکو درشرایط که سیاست مبارزه با تروریزم امریکا درمنطقه وبا تردید و ابهام سردچار است، جدی ترین محور مبارزه علیه گروه های تروریستی منطقه‌ای وجهانی نظیر داعش درخاورمیانه و افغانستان و جهادگرایان پیکار جو درآسیای مرکزی تلقی میشود.

شاید به دلیل همین است که شماری از هواداران رییس جمهور پوتین اخیرا وی را در فهرست برندگان جایزه صلح نوبل نامزد کرده اند. درشرایطی که امنیت به بزرگترین دغدغه درمنطقه تبدیل شده وتروریزم تهدید بزرگی را علیه تمام کشورها ایجاد کرده است، حمایت از نظم دولتی وتلاش برای سرکوب فعالیت گروه های تروریستی پاسخی مناسبی به این نیاز جدی منطقه ای و جهانی ودرخورس ستایش به حساب می آید. مسکو با اتخاذ سیاست مبتنی برتحکیم ثبات درمنطقه از یک سو به مصئونیت بیشتر شهروندان روسیه کمک میکند از سوی دیگر نگرانی کشورهای منطقه را ازجانب گروه های تروریستی فراملی کاهش میدهد.

درشرایطی که ایالات متحده امریکا آرام آرام راه خروج ازمنطقه وکاهش تعهدات خود درمبارزه علیه تروریزم را به پیش گرفته، تلاش مسکو برای مهار تروریزم، تنها جایگزینی است که کشورهای منطقه را دریک محورمشترک برای مهار فعالیت شبکه های تروریستی منطقه ای وتحکیم ثبات گردهم خواهد آورد.

سیاست موجود رییس جمهور پوتین مبنی بر تحکیم ثبات منطقه‌ای، برای دولت افغانستان نیز از اهمیت خاص برخوردار است. حد اکثر تلاش های جاری درکابل هم اکنون به حفظ پایه‌های دولت ومهار دهشت افگنی تمرکز دارد، حکومت افغانستان تلاش دارد درجریان گفت وگوهای جاری صلح با گروه طالبان فعالیت گروپ های تروریستی که تهدیدی علیه نظم دولتی درمنطقه هستند را مهار کند. مسکو درگیرودار کاهش تعهدات امریکا در مبارزه علیه دهشت افگنی درمنطقه میتواند نقش قابل ملاحظه دراین بین به عهده بگیرد. چه آنکه گروه های فراملیتی تروریستی نظیر داعش در تکاپوی ورود به قلمرو آسیای مرکزی هستند که بدون شک تهدید بالقوه علیه امنیت مسکو خواهد بود.

ج. سروش صالح

آژانس خبری پامیر

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا دروغ باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.